.::عشــــق بــــارانی مـــن::.

این تــــویی که هســـتی..........

(( بسم الله الرحمن الرحیم ))

 

 

عشـــــــــــق بـــارانی مــن

 

این تویی که هســـــتی.........

 

در اینجا برای تو مینویسم

برای تو ، برای تو که روزی از دست نوشته های عاشقت خسته شدی

به قلمی از دست خودم

مینویسم

دوستت دارم

اما تو....

ساده اما زیبا دوستت دارم عزیزم

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

+نوشته شده در برچسب:,ساعت21:30توسط فرجود | |

مدار زندگی من صفر درجه نیست

با وجود تو

360 درجه چرخیده دوباره صفر شده

وقتی که من عاشق شدم زندگیم چرخید

+نوشته شده در برچسب:,ساعت21:0توسط فرجود | |

بغض


یه جوری بغضمو بشکن بذار راحت شم از این درد

دلم میخواد بیای اما نمیتونم بگم برگرد

صداتو میشونم اما تو رو اینجا نمی بینم

از اینکه عاشقم نیستی مثه هر روز غمگینم

خیال میکردم از چشمات به این زودی نمی افتم

وگر نه هرگز از عشقم بهت چیزی نمی گفتم

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت18:45توسط فرجود | |

از گذر سینه ی ما یار دگر گذر کند

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت18:40توسط فرجود | |

 

خودکشی به جرم عـــــــاشقی

ای کاش برای یک بار بهت میگفت : منم دوست دارم

آره ، آره حتی الکی

عیب ندارهاون بی معرفت ، بی احساس

 حالا من بهت میگم : دوست دارم

 

 

 

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت18:30توسط فرجود | |

می دانـی؟!

مـیـتـرسم بـگـوید دوستـت دارم و . . .

مـن یـاد تـو بـیفـتم !!
 
چه کنم کنم
. . .
 
من تو را دوست دارم نه او را
 
 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت18:20توسط فرجود | |

 

کجایی هم نشین لحظه های داغ و تبدارم ؟
ببین رفتی ومن با ابرها تا گریه می بارم
تصور کردنت تنها امیدم هست می دانی ؟
اگر شاعر شوی، می بینی ام با ماه بیدارم
بیا یک لحظه، فروردین چشمانم !خدایم شو
که تا پاییز سالی نانوشته فکر دیدارم
هزاران چشمک مبهم ،هزاران قصه ی بی تو
هزاران خنده ی مرده ،نمیدانم چه بشمارم ؟
ترانه با تو می خندد،غزلها در نگاهت مست
سپیدی از تو موزون شد وَمن تک بیتِ بیمارم
مرا در شهر آدم ها رها کردی و من بی تو
فقط یک دفتر شعر و کمی هم قاصدک دارم
شبیه نقطه چینم که فقط پر می شوم با تو!
برو انگار باید بی نهایت نقطه بگذارم

این صندلی در کجاست که سردی نگاهت او را یخ زده

+نوشته شده در برچسب:,ساعت18:10توسط فرجود | |

برق نگاهت عمق نگاهم را در هم شکست

قلبم ............. در میان برف ها دیدم که قلبم افتاد در زیر پاییم 

این قلب عاشق و دیوانه است ، هوای سرد !!!  قلبم بازگرد تو را میخواهم

من چه کنم بی نبودت

برگرد

وای که چقدر در زیر پایم قلبم زیباست

ای کاش ......

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت18:0توسط فرجود | |

آیا می توان از عشق زمینی به عشق حقیقی رسید ؟
پاسخ :اگرعشق زمینی مقدمه ای برای رسیدن به عشق حقیقی و برتر قرار گیرد و مانع از آن نگردد ، با آن منافات ندارد 
، بلکه گاهی راهی برای رسیدن به عشق حقیقی قرار می گیرد . آری مطمئنا عشق و
علاقه زمینی موتور محرک قوی و موثر است ، اما نباید از رهزن بودن این عشق نیز غافل بود ؛ شخصى مى‏گوید:
از امام صادق(ع) از معناى عشق سؤال کردم، فرمود: "قلوب خلت من ذکر الله فأذاقها الله حب غیره؛
(1) قلب هایى که از یاد و ذکر خدا خالى باشند، خداوند مبتلا به حب غیر خود مى‏نماید.
بنابراین دوستی و عشق به غیر که تمام قلب انسان را تسخیر کرده باشد؛ قلبی است که از وجود خدا خالی شده است ؛
زیرا خداوند دو دل در درون انسان قرار نداده است . (2)

از طرف دیگر ،علاقه و عشق محصول توجه به کمال است. آدمى زمانى که در چیزى و یا کسى کمالى را مى‏بیند،
به آن علاقه‏مند مى‏گردد و اگر کشش به هر دلیل قوى باشد، این علاقه (اصطلاحاً) به عشق منجر مى‏گردد.

عشق زمینی تنها در صورتی می تواند انسان را به عشق حقیقی و برتر راهنمایی کند که انسان به ضعف های
عشق زمین واقف گردد و بداند این ها همه مجاز عشق اند ، نه حقیقت عشق ، نیز بداند که هیچ چیز غیر خدا
نمی تواند متعلق عشق واقعی انسان قرار گیرد. این معرفت و آگاهی گاهی با شکست در عشق زمینی ، گاهی
با آگاهی از حقیقت برتر وجود خود که در دام موجود زمینی اسیر گشته وگاهی ... به دست می آید. به همین خاطر
اهل ذوق گفته اند : المجاز قنطره الحقیقه؛ عشق مجازی پلی است برای رسیدن به حقیقت.

عاشقان این راه هم چنین می توانند از رهگذر عشق به شگفتی های خلقت در عالم و آدم ، به عشق خالق همه آن
زیبایی ها برسند و از تماشای جمال مخلوق به جمال خالق راه یافته و محو در عشق و محبت او شوند.

سر مطلب آن است که حقیقت عشق متعلق به عالم ماده نیست ؛ بلکه مربوط به کمال مطلق است که هیچ نقص و
عیبى در او راه ندارد. انسان بالفطره عاشق خدا و طالب او است و اصولاً زمینه عشق به انسان و موجود
زمینی ، براى عشق الهى و رسیدن به محبوب مطلق است. موجودى مى‏تواند معشوق حقیقى انسان قرار گیرد که
هر چه از او مشاهده مى‏کند، زیبایى و کمال باشد و هیچ نقص، عیب و بدى در او وجود نداشته باشد و چنین
موجودى جز خداوند متعال نیست. با توجه به این موضوع، عشق انسان به موجودات مادى، عشق حقیقى نیست، بلکه
عشق مجازى است؛ زیرا جز خدا هیچ موجودى قابلیت معشوق بودن را ندارد وانسان عاشق، خود به
این مطلب واقف است که معشوق مجازى او، عیب‏هاى فراوانى دارد ؛ اما از طرفى بعضى از کمالات و زیبایى‏ها را در
او مى‏بیند که در حقیقت برگرفته از جمال و کمال محبوب حقیقى است و به عشق ورزیدن هم نیاز دارد.
این جا است که به معشوق خیالى رو مى‏کند و به او عشق مى‏ورزد؛ اما چون به وصال می رسد ، عشق فروکش
می کند ؛ زیرا آنچه او به آن عشق مى‏ورزید ، کمالی بود که فروکش نمی کند، در حالی که معشوق
او چنین نیست.از این رو فقط در عشق به خداى متعال است که انسان پس از وصول و مشاهده، نه تنها عشقش فروکش
نمى‏کند، بلکه بیشتر مى‏شود؛ زیرا هر چقدر انسان به خدا نزدیک‏تر مى‏شود، کمال و جمال بیشترى
مشاهده مى‏کند.

عشق حقیقی : از منظر دین،خداوند کمال محض ، جمال مطلق ، دارای برترین وصف ها، مبدأ عشق ، اولین عاشق و
الهام کننده عشق است . همه هستی آیت ، نشانه و مظهر اویند; از او سرچشمه گرفته ، به سوی
او روان هستند . آدمی کمال جو و زیبایی طلب بوده ، حقیقتش از روح خدا است ، از آن منزل نزول کرده و به سوی او
باز خواهد گشت ، انسان دارای روحی است که ظهور و جلوه تام صفات حق است . عشق حقیقی
عبارت است از "قرار گرفتن موجودی کمال جو (انسان ) در جاذبه کمال مطلق (خداوند متعال ); پروردگاری جمیل مطلق ،
بی نیاز، یگانه ، دانای اسرار، توانا، قاهر و معشوقی که همه رو به سوی او دارند و او را
می طلبند."

بنابراین عشق حقیقی تنها عشق به خدا است ، زیرا هر چیزی غیر او زایل شدنی و از بین رفتنی و دارای عیب و نقص
است ؛ بنابراین هر چیز غیر او نمی توان معشوق واقعی باشد اولا چون ناقص است و کمال
مطلق نیست ، در حالی که در عشق ، معشوق هیچ عیب و نقص ندارد. ثانیا هر چیز غیر او زوال پذیر است و عارفان
گفته اند : آنچه که نپاید ، دلبستگی را نشاید.
همانند داستان حضرت ابراهیم (ع) که فرمود : انی لا احب الافلین. آن چیز که افول و غروب می کند و
از بین می رود ، دوست نمی دارم. پس باید عشق پایدار و جاودانه باشد و آن عشق به خدا است که همیشگی و پایدار است
و البته در سایه این عشق ، عشق به مظاهر جمال و زیبایی او ، مانند زن و فرزند و گل و درخت و طبیعت و... معنا می یابد.

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از او است
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از او است.
در پایان برخی از نشانه های عشق انسان به خدا را ذکر می کنیم:
- خدا را بر همه ی محبوب های دیگر ترجیح دهد;
- در باطن و ظاهر مطیع خدا باشد;
- در همه ی امور موافق او باشد;
-خواسه او را بر خواسته خود مقدم می دارد؛
- اولیای خدا را به خاطر او دوست بدارد;
- هر چیزی را در برابر عشق به خداوند حقیر شمارد;
- همه ی اوقات , مستغرق ذکر خدا باشد;
- آسایش و آرامشش در قرب او باشد;
- از حضرت حق راضی و خشنود باشد;
- به کلام محبوب (قرآن ) عشق ورزد;
- با مال و جان در راه محبوب مجاهده کند;
- بر خلوت و مناجات با محبوب , حریص باشد;
- عبادت برای او آسان و لذت بخش باشد;
- همه ی بندگان مطیع وی را دوست بدارد و بر همه رحیم و مشفق باشد و کافران و عاصیان را دشمن بدارد.
پی نوشت ها :
1- میزان الحکمه , ج 8, ص 3788
2-احزاب(33) ، آیه4
 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت21:20توسط فرجود | |

غم دوری...
غم دوریت بر دلم نشته,برون نمی رود.نمی دانم چه کنم با این دل تنگ که هرچه ازاو بگویم کم است

نمی دانم چگونه در مقابل اشکهایم قرار بگیرم و مانع ریختنشان شوم.

نمی دانم چگونه مانع شکسته شدن بغضم شوم.

ثانیه ها را در پس هم می گذرانم تا شاید روزی از همین روزها چهره ی زیبایت را ببینم.

شوق دیدار توست که نفس را وارد حیاتم می کند تا زنده بمانم.

کاش می توانستم جانم را برایت هدیه دهم تا اینقدر آزارم ندهد.تا اینقدر دلتنگ نباشد.

لحظه ای نیست که به یاد تو چشم بر هم نزنم.

بایاد توست که می توانم این زندگی خفت بار را تحمل کنم.

ای پناه ناامیدیهای من,لحظه ای برمن بتاب تا با انوار روحانی وجودت حیاتی دوباره بگیرم.

لحظه ای بر من بتاب تا بدانم کیستم.
 
هیچگاه باخود تصور نمیکردم که روزی عاشقت شوم اماتو آمدی وباتمام عشق ومحبت واردقلبم شدی.

درهای وجودم را به رویت گشودم تا با عشق تو لبریز و آکنده شود.

تویی که با راز عشق آشنا بودی و راز وجودم را کشف کردی.شمع وجودم را آب کردی و آتشی در دلم

برافروختی که هرگز خاموشی ندارد.آتش عشق توست که به وجودم گرمی می بخشد.

رفتی از کنارم اما من همچنان در خیالم با تو سفر می کنم و به یاد تو دیده فرو می بندم.

کاش فاصله ی ما اندکی نزدیکتر میشد تا می توانستم بار دیگر در آغوشت بگیرم و آنگاه به قدر هزار

چشم می گریستم و می گفتم که باز هم دوستت دارم...

دوست دارم

فقط میگم دوستت دارم

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت21:30توسط فرجود | |

 ع  ش  ق

عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــق چیست؟؟؟؟؟

بهترین عشق ..........   یا بهترین عاشق  ..............   یا بهترین معشوق .........

ما کدامیک هستیم بهترین عشق بهترین عاشق بهترین معشوق

یا شاید اینگونه بگوییم بهتر است

من بهترین عشق را دارم و اکنون عاشق هستم معشوقم بهترین معشوق است گرچه من بهترین نباشم اما عاشق عشقم هستم

 

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت21:0توسط فرجود | |

الهـــــــی فــدات شم الـــــــهی قربونت برم

گریه نکن  خدا بزرگه  بذار بره____بذار بره

وقتی رفت میفهمه که چه اشتباهی کرد تو چی بودی بذار بره

حتما اون بیشتر دوستش داره

اگر تو تا ساعت دو شب بیداری حتما اون تا 4 صبح بیداره

اگر تو دوتا گل براش خریدی حتما اون براش 4 تا خریده

اگر تو بهش گفتی دوست دارم حتما اون بهش گفته........

خودت رو نباز عیب نداره اون لیاقتش همینه تو لایق بهتر از اونی بذار بره

بقول خودش بیخیال بذار بره بره به جهنمی  که بفهمه اون بهش دروغ گفت اون دنبال چیز دیگه بود

خب زنه نمیفهمه حتما باید بره اشتباه کنه سرش بخوره به سنگ تا بفهمه

ولــــــــــــــــــی ای کــــــــــــاش زود تر بفهمه که تو بهش دروغ نگفتی که دوست دارم

کسی که براش این چیزا مهمه باید بره به جهنم

یــــادت نره که خدا هست خدا بزرگه حتما تقاص اشک تو رو روزی پس میده

امیدوار باش که خدا عشـــــق تو رو بی جواب نمیزاره



 

 

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:0توسط فرجود | |

در اینجا انتظارت آمــــدنت را میکشم

آمدن تو را   ،،،،،،،،،  آمدنی از جنس ماندم

    آمدنی   که   دگر   هرگز    نگویی    

((این حس تو یک طرفه است))

.....  ای کاش  .....

 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت14:40توسط فرجود | |

((  ای ساربان  ))

+نوشته شده در برچسب:,ساعت20:0توسط فرجود | |

سنگ صبور.....................

بازار سنگ فروش ها كجاست؟..

به دنبال سنگی كمیابم...

آیا سنگ صبور هم می فروشند؟......

کسی میداند .......................

تا کی صبر تا کی تنهایی..................

چقدر خون جگر بخورم از غم دوریت.......................

ای وای عشـــــــــق.........

+نوشته شده در برچسب:,ساعت19:50توسط فرجود | |

        

خدايا! امشبم مثل هر شب، منو درياب!منو توی آغوش بينهايتت جای بده!

 

 

یه ضرب المثل آمریکایی میگه: اگه کسی رو دوست داری رهاش کن اگر به سوی تو بازگشت ازآن توست وگرنه فراموشش کن

 


ادامه مطلب

+نوشته شده در برچسب:,ساعت19:30توسط فرجود | |

فقط چند لحظه دوستم داشته باش.................

+نوشته شده در برچسب:,ساعت18:0توسط فرجود | |

منم مث تو...........

+نوشته شده در برچسب:,ساعت17:0توسط فرجود | |

پنج حدیث
حدیث (1) پيامبر صلى الله عليه و آله :

اِذا وُضِعَتِ المائِدَةُ حَفَّتها اَربَعَةُ آلفِ مَلَكٍ، فَاِذا قالَ العَبدُ: بِسمِ اللّه قالَتِ المَلائِكَةُ: بارَكَ اللّه عَلَيكُم فى طَعامِكُم ثُمَّ يَقولونَ لِلشَّيطانِ اُخرُج يا فاسِقُ، لا سُلطانَ لَكَ عَلَيهِم؛

هرگاه سفره پهن مى شود، چهار هزار فرشته در اطراف آن گرد مى آيند. چون بنده بگويد: «بسم اللّه » فرشتگان مى گويند: «خداوند، به غذايتان بركت دهد!» سپس به شيطان مى گويند: «اى فاسق! بيرون شو. تو بر آنان، راه تسلّط ندارى».

(كافى، ج 6، ص 292، ح 1)

حدیث (2) پيامبر صلى الله عليه و آله :

صَلاةُ اللّيلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَةِ وَ سُنَّةُ النبياءِ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ اليمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ كَراهيَةٌ لِلشَّيطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ العمالِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدن ها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است.

(ارشاد القلوب، ج 1، ص 191)

حدیث (3) پيامبر صلى الله عليه و آله :

لا يُطَوِّلَنَّ أَحَدُكُم شارِبَهُ وَلا شَعرَ إِبطَيهِ وَلا عانَـتَهُ فَإِنَّ الشَّيطانَ يَتَّخِذُها مَخبَئا يَستَتِرُ بِها؛
كسى از شما موهاى سبيل و موهاى زير بغل و موى زير شكم خود را بلند نكند؛ چرا كه شيطان (ميكروب) اين نقاط را پناهگاه خود قرار داده، و زير موها پنهان مى شود.

(وسائل الشيعه، ج 1، ص 422، ح 6)

حدیث (4) امام باقر عليه السلام :

اِنَّما قُصَّ الظفارُ، لاَِنَّها مَقيلُ الشَّيطانِ وَ مِنهُ يَكونُ النِّسيانُ؛
كوتاه كردن ناخن، از آن رو لازم است كه پناهگاه شيطان است و فراموشى مى آورد.

(كافى، ج 6، ص 490، ح 6)

حدیث (5) پيامبر صلى الله عليه و آله :

لا تُبَيَّتُوا القُمامَةَ فى بُيوتِكُم وَ اَخرِجوها نَهارا، فَاِنَّها مَقعَدُ الشَّيطانِ؛
زباله را شب در خانه هاى خود نگه نداريد و آن را در روز به بيرون از خانه منتقل كنيد، زيرا زباله نشيمنگاه شيطان است.

(من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 5، ح 4968)

+نوشته شده در برچسب:,ساعت16:31توسط فرجود | |

من عاشـــــــــــــــــــــــق هستم ......


ادامه مطلب

+نوشته شده در برچسب:,ساعت16:0توسط فرجود | |

چت روم | قالب وبلاگ
استخدام
گالری عکس
دریافت همین آهنگ
چت روم چت روم